1 Kings 22:1-6

ميكايای نبی عليه اخاب پيشگويی می‌كند

(دوم تواريخ 18‏:2‏-27)

1در آن زمان، ميان سوريه و اسرائيل سه سال تمام صلح برقرار بود. 2اما در سال سوم، يهوشافاط، پادشاه يهودا به ديدار اخاب، پادشاه اسرائيل رفت. 3اخاب به درباريان خود گفت: «ما تا به حال برای پس گرفتن شهر راموت جلعاد از دست سوری‌ها غافل مانده‌ايم. اين شهر به ما تعلق دارد.»

4آنگاه اخاب از يهوشافاط خواست كه در حمله به راموت جلعاد به او كمک كند.

يهوشافاط گفت: «هر چه دارم مال توست. قوم من قوم توست. همهٔ سوارانم در خدمت تو می‌باشند.
5ولی بگذار اول با خداوند مشورت كنيم.»

6پس اخاب پادشاه، چهارصد نفر از انبيا را احضار كرد و از ايشان پرسيد: «آيا برای تسخير راموت جلعاد به جنگ بروم يا نه؟»

همهٔ آنها يكصدا گفتند: «برو، چون خداوند به تو پيروزی خواهد بخشيد.»

Copyright information for PesPCB